خلاصه داستان: او یو جون یه جراحه و پدرش خالق کتابهای کمیک هست. وقتی پدرش ناگهان ناپدید میشود. او به محل کار پدرش میرود تا دنبالش بگردد ولی بجایش یک فرد عجیب، کانگ چول را میبیند…

خلاصه داستان: این سریال در مورد مرد و زنی است که تقدیر آنها را سر راه یکدیگر قرار میدهد. چا سو هیون (سونگ هه کیو) دختر یک سیاستمداره که به تازگی طلاق گرفته و در ظاهر کم و کسری در زندگیش ندارد. او با کیم جین هیوک (پارک بوگوم) که به دنبال شغل های پاره وقته و چیز زیادی ندارد ملاقات میکند؛ آشنایی که منجر به انتخاب دست کشیدن از یک زندگی مرفه یا رها کردن یک زندگی معمولی برای در کنار هم ماندنشان میشود…

خلاصه داستان: سریال در قرن 18 ام رخ میدهد و درباره داستان عاشقانه میان بانوی دربار سونگ دوک ایم (Lee Se Young) و ولیعهد یی سان (Lee Jun Ho) می باشد…

خلاصه داستان: سو جونگ وون یک مجری محبوب و همچنین گزارشگر تحقیقاتی است که سعی می کند تخلفات مجرمان را روش به خودش افشا کند. او متهم به قتل می شود. سو جونگ وون سعی می کند به کمک کارآگاه کیم ته هون حقیقت را آشکار کند…

خلاصه داستان: یون دو برای یک عمل جراحی به امریکا می رود. در طول این مدت او از بورا میخواهد تا هر اطلاعاتی که میتواند از هیون جین جمع آوری کند. بورا تصمیم می گیرد ابتدا به بهترین دوست هیون جین، پونگ وون هو نزدیک شود…

خلاصه داستان: چوی مایکلا توانایی ویژه و البته ناخوشایندی در دیدن میزان عمر باقیمانده اطرافیانش از جمله خودش رو داره. او فردی رو ملاقات میکنه که میتونه زمان را متوقف کند؛ عشق آن ها بعد از این توقف شروع می شود…

خلاصه داستان: لی جونگ هون (Kim Dong-Wook) مجری ایستگاه خبریست که دچار اختلالی به نام هایپرتیمزیا است که در آن فرد تمام جزئیات زندگی خود را چه از کودکی و چه بزرگسالی ، کاملا بخاطر می آورد در حالیکه یو ها جین (Mun Ka-Young) بازیگر معروفیست که مهم ترین لحظات زندگی خود را فراموش کرده است…

خلاصه داستان: دو مین جون (کیم سوهیون) یه آدم فضاییست که 400 سال پیش و در زمان سلسله چوسان به زمین آمده و قدرت های فیزیکی فوق العاده ای دارد و به تازگی متوجه شده است که فقط سه ماه دیگر روی زمین وقت دارد و همون موقع است که با چونگ سونگ یی (جون جی هیون)، بزرگترین ستاره هالیود در کره آشنا میشود...

خلاصه داستان: هان هی ریول رییس بخش ویژه دادسرای ناحیه مرکزی سئول است. او از خانواده ای از کارکنان قضایی است که سه نسل از ثروت و قدرت برخوردار بوده است. او یک چهره جاه طلب است که از موقعیت فعلی خود راضی نیست و قصد دارد دادستان کل یا فردی بالاتر از نردبان شود و …

خلاصه داستان: چا جی‌وون (مون چه‌وون) کارآگاهیست که با بک هی‌سونگ (لی جون‌گی) ازدواج کرده و از او یک فرزند دختر دارد. این طور به نظر می‌رسد که بک هی‌سونگ شوهر و پدری متعهد است اما در اصل گذشته‌ی بی رحم خود را پنهان کرده و با هویت جعلی شخص دیگری زندگی می‌کند. او کاملا همسرش را فریب داده.چا جی‌وون که به حقیقت پی برده به دنبال گذشته ی همسرش می‌رود‌.