خلاصه داستان: هان دو جین افسر پلیس در ایستگاه پلیس رودخانه هان است. او آدمی بداخلاق و در عین حال با انصاف است. همکار او لی چون سوک، شخصیتی کاملاً متضاد با هان دو جین دارد. دو نا هی و کیم جی سو نیز در ایستگاه پلیس کار می کنند. افسران آنجا برای محافظت از شهروندانی که برای لذت بردن از رودخانه هان و مناطق اطراف آن می آیند و جنایاتی که در آنجا اتفاق می افتد، کار می کنند…

خلاصه داستان: بعد از فوت همسر لی هیون، زمانی که ولیعهد چوسان بود، قانونی تصویب میشود که ازدواج را برای همه ممنوع میکند. قانونی که هفت سال از آن میگذرد و باعث عصبانیت مردم شده…

خلاصه داستان: جونگ دا اون به عنوان پرستار کار می کند. او برای اولین بار به بخش اعصاب و روان منتقل می شود. در آنجا همه چیز برایش دشوار و ناخوشایند است. با این وجود، او تمام تلاش خود برای کمک به بیماران می کند…

خلاصه داستان: زندگی ولیعهد لی گون بعد از ربوده شدن توسط توسط زنی به نام چوی میونگ یون، دچار مشکل می شود. قصد این زن ازدواج با ولیعهد است…

خلاصه داستان: «تصادف» داستان تیم تحقیقات جرایم ترافیکی را به تصویر می‌کشد که تنها جرایم خودروی را ردیابی می‌کند…

خلاصه داستان: شین یون بوک در روستایی که ظاهر دوره چوسانی به خود دارد، زندگی می کند و و از آنچه بزرگان خانواده اش می گویند پیروی می کند. اما روحیه ماجراجویی او باعث می شود تا برای رسیدن به رویای نویسندگی به سئول برود؛ در آنجا با کیم هونگ دو ملاقات می کند. کسی که در تیم طراحی پوشاک یک برند معمولی کار می کند و رویای کار به عنوان طراح یک برند لوکس و جهانی در سر دارد…

خلاصه داستان: داستان بهترین مشاور روانشناسی کره یونگ وون و مادرشوهرش سا گانگ را روایت می کند که درگیر یک پرونده غیرمنتظره می شوند. آنها سعی می کنند با کمک یکدیگر از خانواده شان محافظت کنند…

خلاصه داستان: داستان یونگ سو جونگ که شخصیتی جذاب و رک دارد. او که مجری تبلیغاتی محصولات خانگی است طرفداران زیادی دارد. اما در زندگی شخصی او همه چیز متفاوت است. او نمی تواند احساساتش را بیان کند!

خلاصه داستان: سونگ کی بک مجرد بوده و 33 ساله سن دارد. او یک گوینده مودب و خوش اخلاق در تلویزیون است. یک روز، حادثه ای باعث می شود او بدون فکر حرف بزند. اون وو جو که نویسنده برنامه تلویزیونی است، به زبان تند و رک سونگ کی بک علاقمند می شود و تصمیم میگیرد او را به برنامه اش بیاورد…

خلاصه داستان: شیم وو جو بعد از مرگ پدرش، توسط نامادری اش از خانه بیرون رانده و زندگی او دگرگون می شود. او برای گرفتن انتقام به هان دونگ جین که پسر خوانده نامادری اش است، نزدیک می شود. اما متوجه میشود که دلباخته اش شده و …